خادِمُ الزَهراء(سربازآقا)
زمزمه هایی از دل برای آقای منتظر ...







شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





من که نتوانستم باری از روی دوش مولایم بردارم، مینویسم شاید به واسطه قلمم راهی برا ظهور نزدیک گردید.. (یا زهرا)



جستجو




 
  فلسطین ...

به کودکانتان بیاموزید: فلسطین،
اشغال شده و مسجدالاقصی اسیر؛
رژیم صهیونیستی دشمن است،
و مقاومت افتخار ماست؛
همچنین بیاموزید: کشوری به نام
اسرائیل وجود ندارد!

هیچ چیز بالاتر از تربیت نسل استکبارستیز دشمن را تحقیر نمیکند

اگر پدر و مادر و مربی و معلم هستید
باغبانی کنید
در دل او گل های عشق و آرامش بکارید
اما به او بیاموزید #اسرائیل دشمن هر گلستانی در این دنیاست…دشمن هر آرامشی!
به او بیاموزید:
#مقاومت به معنای جنگیدن با آدمها نیست، مقاومت یعنی نگهداری از گل زندگی‌اش…
گلی که اگر حواسش نباشد،
با لگد این گلچین ها نابود خواهد شد
به فرزندانتان بیاموزید:
#اسرائیل شیطان است
و شیطان را فقط باید با طوفان ایمان و اقتدار و مقاومت ناامیدش کرد…
درست شبیه مردم غزه… درست شبیه بچه های غزه…

موضوعات: جهاد تبیین
[پنجشنبه 1404-05-30] [ 06:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بلاگر ...

سفر،
صحنهٔ کسب تجربیات و خاطرات و اتفاقاتِ جذاب و بیاد ماندنی ست.
آنچه امروز زیر قلمم به رشتهٔ تحریردر می آید، مسألهٔ مبتلا به جامعه امروز ماست در فضای مجازی، مسأله #بلاگرها… 👩‍💻
معضلِ استایل حجاب ها نه،
آن دسته از همان هایی که در فضای مجازی، جشن های ماهگردِ آشنایی و ازدواج و میهمانی های آنچنانی و خرج و برج های تجملاتی و این دسته موارد که گفتنش فایده اثر ندارد چون بارها دیده ایم و گوشِ موبایل هایمان از صدای تجملاتشان کر شده.
دوستی ما با یکی از این بلاگرهای معروف شکل گرفت.
پیجش را با هیجان و همراه با غرور برایم زیر و رو میکرد و با آب و تاب، زندگی‌ش را برایم شرح میداد.
اینها برای نوشتنم مهم نیست، به آنچه میخواهم برسم این‌ست که:👇
۲۲دارد.برای بلاگری به زیارت نیامده.
پسر بچهٔ دوساله اش را که هدیهٔ امام حسین بود را به آغوش کشیده بود تا برای ادای نذرش به حرم بیاورد.
بعد از سه روز آشنایی لب به درد و دل گشود.
جامعهٔ ما وقتی به سمتِ زیستِ مجازی می‌رود نه میفهمی زندگی و همسر و بچه چیست؟ اعتقاد و معرفت الهی چیست؟ که بودی که به اینجا رسیدی؟و اصلا به کجا میخواهی برسی،خودت نه،این زیستِ جدید تورا به کجا میخواهد برساند.

اینها صحبت‌های بلاگر جوان ماست.
دخترِ ۲۲ساله ای که قرص اعصاب مصرف می‌کند.مادر۴۲ساله‌ش با افتخار زندگیِ این دختر را برای همه روی دایره میریزد.از سن ۱۵ سالگی چه مسیری را پیش رفت که با فردی با فاصله سنی 15سال بزرگتر از خودش،با خواست و اصرارخودش ازدواج کرد.
پسربچهٔ ۲ساله جز پرخاشگری و دعوا و جیغ زدن چیزی بلد نیست و این مادر و مادربزرگ هم در جواب این رفتارِ کودک، کاری جز کتک انجام نمی‌دهند.😔

متأسفانه این افراد،
در کنار الگوهای غربی و سلبریتی های ما،شده اند الگوی نوجوانان و جوانانِ ما، که آنچه در ظاهر زندگی‌شان هویداست،در باطن زندگی‌شان نیست و مثل خوره،به جان آرامش و خوشبختی ‌شان افتاده.

مفهوم خانواده برای ما ارزشمند و مهم است‌.دلم به حال این زندگی سوخت.

ادامهٔ تحریرم را باز میگذارم تا هرکس تحلیل یا نقطه نظری دارد بفرماید.
این داستان،داستانِ مشترک بسیاری از زندگی هاست که تخت تأثیر این زندگی ها قرار میگیرند و ….

موضوعات: جهاد تبیین
 [ 06:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلنوشته های من(جهاد) ...

•••
حیف و صد حیف زمانی، #مادر را با چادرش
می‌شناختیم، با روسری گره خورده زیر گلویش، با ادب و متانتش با وقار و سکوتش، با حیایی که ارزش زن و مادر بودنش را صد چندان زیباتر می‌کرد.

با کودکی که با عشق زیر چادرش می‌گرفت تا مبادا از باد حوادث آسیبی ببیند
و دست کودکی دیگر که گره خورده بود به لای چادرش و سرشار بود از حس زیبای #مِهر_مادری …

چه گذشت بر ما؟ به کجا می‌رویم ؟؟؟

چادرها که کنار رفت، واژه‌ی #مادر هم سقوط کرد در پرتگاه بی‌ اصالتی ، در چاله‌ی بی حیایی،

از مادر مژه‌هایی چسب زده، ناخن‌هایی کاشته شده و صورتی رنگی باقی ماند..
که نه رنگی از محبت داشت،نه رنگی از خدا …!!

کودک هم از آغوش مادر محو شد
جایش سگی_فانتزی با هزینه‌ای گزاف جانشین شد.
پیراهن گلداری که زمانی تمام وجود مادر را مزین و مستور می‌کرد آب رفت!

عریانی و بدن نمایی شد هنر،
هرزگی شد کلاس،
بی غیرتی شد آزادی
دست در دست نامحرم شد حرم…
و آغوش شد آغوش رایگان
#زن_زندگی_آزادی
یا
به واقع #زن_هرزگی_بردگی

براستی بهشت زیر پای
کدامین مادر است ؟؟😔

و کدام مرد از دامن چنین زنانی
به معراج خواهد رسید ؟؟؟💔

آیا وقت آن نرسیده که واژه‌ی زیبای مادر و زن را با حیا و حریم،حرمت دهیم ؟؟؟

و جای این دنیازدگیِ اهریمنی، اندکی خوی الهی خود را پرورش دهیم؟!
و با پوشش مناسب، به خود ارزش دهیم؟؟

حواسمان باشد ارزشهایمان را با چه بی ارزشی هایی عوض میکنیم…

 

موضوعات: دلنوشته های من(جهاد)
 [ 06:19:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلنوشته های من(جهاد) ...

‌••
تا چشم فرو بستیم
صبح از را رسیده بود و تا چشم باز کردیم شب کنارمان نشسته بود و نیشخند میزد.
حکایت زندگی انگار همین است.
گذشتن و دویدن و نرسیدن و رسیدن‌های ناتمام.
آدمیزاد در این جهان پهناور هر اندازه که بیشتر تلاش کند، زودتر به آخر ماجرای حیات خویش می‌رسد…
انتهای مسیر خوش است، اگر هدف انسان والا باشد و عمر را صرف محبوبی لایق کرده باشد. واِلا به نقطه‌ی پایان که برسد جز کوهی حسرت و بغض و اندوه، چیزی در دست ندارد.

• ثروت انسان به ایمان و اعتقاد اوست.
به حیا و عفت و ادب او در طول حیات خویش.
وگرنه تمام این دنیا را هم که به نام آدمی بزنند در انتهای مسیر پشیزی نمی‌ارزد.

خوشا به حال بزرگانی که گرگ و میش هوا را دیدند و به عبادت پرداختند و تا بلندای شب به کار و جهاد و رسیدگی به امور جهان اسلام پرداختند.
حیاتِ آدمیزادانی‌ چون من که مفت نمی‌ارزد!
این خوردن ها و خوابیدن ها و بی‌دغدغگی‌ها، آخرت و عاقبت انسان را به نقطه‌ی منفوری می‌کشاند. خدا به خیر کند!

•آخرین پنجشنبهٔ مردادماه 1404

 

موضوعات: جهاد تبیین, دلنوشته های من(جهاد)
 [ 06:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مجلس انقلابی ...

برای شما جان را میدهم، رأی که چیزی نیست آقای من?

موضوعات: جهاد تبیین
[شنبه 1398-12-03] [ 11:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت